آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

به انتظارت می مانم

سلام دوستای خوبم

سلام دوستای عزیزم .فقط اومدم بگم من یک هفته نیستم،نگران نباشید .حال من و آنیتا جونم خوبه ،داریم میریم یه سفر پزشکی ! چندتا آزمایش و سونو دارم که توی این هفته هر روز باید انجام بدم .امیدوارم دخترم هیچ مشکلی نداشته باشه و صحیح و سالم بیاد تو بغلم . دوستون دارم .بای ...
29 ارديبهشت 1392

نگرانی های من !

سلام نفس مامان . خوبی عزیزم ؟باید خوب باشی آخه مامان بدون تو میمیره عزیزکم .این روزا همش نگرانت میشم آخه کمتر تکون میخوری ؛شاید هم طبیعی باشه اما نه که شما خیلی شیطونی منم به شیطونیات عادت کردم ،یکم آروم میشی حول میکنم ؛چکار کنم مامانی خیلی دوستت دارم خوب حالا واسه دوشنبه وقت سونو دارم برم شمای خوشگلمو ببینم و دلم آروم بگیره . اینم عکس یه نی نی خوشگل که من خیلی دوسش دارم،(شما رو بیشتر بیشتر دوست دارم ها دخترگلم)   ...
28 ارديبهشت 1392

من و دخترم این روزها

سلام گلم .سلام عشقم ؛این روزا خیلی جات تنگ شده و همش تکون میخوری اونم چه تکون هایی !!!! دیروز رفتم دکتر و چون درد داشتم و خدانکرده شما زودتر به دنیا نیای ؛دکترخانوم استراحت شدید تجویز کردن ومنم کلی خوشحال شدم ؛خوب استراحت خیلی باحال دیگه دخترم همه آنیتا صدات میکنن اما خودم هنوز نمیتونم با اسم صدات کنم ،فدای تو و اسم خوشگلت . دیگه وسایلاتو آماده کردم و نامه ی بیمارستان رو گرفتم ،اتفاق دیگه باید آماده باشم ،من که از خدامه زودتر بیای بغلم اما اصلا تحمل بیمارستان و درگیریهاشو ندارم .خداکنه صحیح و سالم به موقع بیای پیشم.دوست ندارم خوشحالی وصف نشدنی از حضورت رو با فکرای بد خراب کنم .دختر گلم خیلی خیلی دوستت دارم. ...
24 ارديبهشت 1392

یه خبر خوب

سلام دوستای عزیزم .دوست جونم ، مامان سه قلوها حالش خوبه ،فقط یک مشکلی واسش پیش اومده بود . واسه اونایی میگم که منتظر خبری بودن ازش .وبلاگشم شکر خدا دوباره شروع کرده .خودش دلیل نبودنشو گفته . دوستون دارم ...
19 ارديبهشت 1392

گلهای اردیبهشت

من چون عاشق بوی گلم با اجازه ی چمن های حیاط خونمون یکم گلاشون رو چیدم گذاشتم بالای تخت تا موقع خواب بوی مطبوعشون رو حس کنم وآرامش بگیرم.                 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- بعدا نوشت : دوستای عزیزم با تلاشهای فراوان مامان جان (بنده) و نظرات بی دریغ شما و وسواس در انتخاب اسم و ناتوانی در تصمیم گیری ؛پدر بزرگوار اعلام فرمودند دیگه خسته شدم ؛اسم دخترم رو میزاری آنیتا و دیگر هیچ ! وگویا پافشاری های من هیچ تاثیری نداره آنیتا رو خیلی دوست دارم ،هم خوش معنیه هم خوش آ...
18 ارديبهشت 1392

هفته ی 31

در این هفته جنین سی و یک هفته است و می تواند خواب ببیند ! طول جنین 39 سانتی متر و وزن آن بین 1400 و 2100 گرم است. ج ای جنین آنقدر در شکم مادر کم است که جنین دیگر نمی تواند مانند گذشته آزادانه در شکم حرکت کند.کسی نمی داند که جنین به چه چیز فکر می کند و از چه چیزی خواب می بیند. اما حالا جنین مرحله REM خواب (که مرحله ای است با حرکت سریع چشم ها) را تجربه می کند، مرحله ای که به طور معمول به عنوان پیش نیاز خواب دیدن در نظر گرفته می شود. ...
18 ارديبهشت 1392

اردک من !

  بعدا نوشت :سلام دوستای گلم ؛ازم خواستید از خودم بنویسم .شکر خدا خوبم و نی نی خانوم بی اسم هم خوبه و حسابی داره واسه خودش خوش میگذرونه ،فعلا سرم با اردکم گرمه ،خیلی بانمک ،میبرمش تو حیاط صفا کنه ،واسه خودمم فرش پهن میکنم بشینم میاد رو فرش کنارم میشینه(کلی خودشو تحویل میگیره! ) شایدم بوی مادرشو میدم .از آقای شوهر میترسه ،همش دونبال منه ! تازه شبها از تو جعبش میاد بیرون میره تو کفش آقای شوهری میخوابه (نه اینکه شوهرجان خیلی خوشش میاد !!!!) خلاصه حسابی سرگرم شدم تا این روزای طولانی سپری بشه و دختر خوشگلم بیاد تو بغلم . ...
16 ارديبهشت 1392

برای مامان سه قلوها

سلام دوست خوبم .کاش قبل از رفتنت به دوستات خبر میدادی ، اون موضوعی رو که بهت گفتم فقط بخاطر حس دوست داشتنی بود که نسبت بهت داشتم .عزیزم منتظرم تا بیای برام از سلامتیت بگی ،خیلی نگرانتم ؛خواهش میکنم بیا پیشم .امیدوارم این پست رو بخونی .مواظب خودتو سه قلوهات باش .بدون که هر روز منتظر خبری از توام ...
15 ارديبهشت 1392

من یک مادرم بخاطر تو

دخترم تو نیستی اما میدونم از اون بالاها عاشقانه نگاهم میکنی مثل نگاه مهربون همیشگیت،کاش بودی و فقط با گفتن یک کلمه ی عاشقانه تمام روزهای عمرم رو برام روز مادر میکردی،فقط میگفتی "مامان" هرچند تا زمانی که بودی نگاهت باهام خیلی حرفها زد ، وقتی با چشمای قشنگت دونبالم میگشتی انگار هزاربار مامان مامان میگفتی و چقدر دوست داشتنی صدام میکردی .تو نیستی ؛اما من یک مادرم و این نعمت بی نظیر رو تو برام به وجود آوردی ؛تو اجازه دادی لذت شیرین مادر شدن رو بچشم هرچند کوتاه بود اما فراموش شدنی نیست، دخترم تا همیشه دوستت دارم . ...
10 ارديبهشت 1392